نقد و بررسی
قبل از هرچیزی باید اشاره کنم که این کتاب آنچنان شما را در مورد چشم و نعمت دیدن به فکر فرو میبرد که بعد از خواندن کتاب ممکن است به خودتان قول دهید که بر هرچیزی بهتر و دقیقتر نگاه کنید. تصمیم میگیرد که به زیباییها بیشتر توجه کنید و آن را بهتر ببینید.
کتاب کوری اما یک داستان تلخ و زجرآور است. اوایل رمان به شدت احساس بدی داشتم و هر چند وقت یک بار کتاب را کنار میگذاشتم تا بتوانم با چشم خودم چیزهایی را ببینم. تا بتوانم نگاه کنم و از فضای کتاب خارج شوم. کتاب به قدری قوی نوشته شده که هرکسی ممکن است تصور کند که چشمهای خودش نیز دچار مشکل شده است.
ژوزه ساراماگو سعی کرده تا میتواند این کتاب را هولناک بنویسد و به اعتقاد من این کار را به خوبی انجام داده است. در طول خواندن کتاب، وحشت میکنید، از انسان متنفر میشوید، ناراحت میشوید و بسیاری از احساسات مخرب دیگر را هم تجربه میکنید، اما همچنان امیدوار هستید، لذت میبرید که در این میان یک نفر میبیند.
کتاب کوری در مورد کور شدن و کور ماندن است. در مورد چشمهایی است که نمیبینند و در مورد چشمهایی است که نمیخواهند ببینند. در مورد بیهویت بودن انسان است و در مورد آخرالزمان.
امتیاز و دیدگاه کاربران
شما هم درباره این کالا دیدگاه ثبت کنید ثبت دیدگاه